کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه ها یادی کنیم
کاش بخشی از زمان خویش را
وقف قسمت کردن شادی کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش وقتی آرزویی میکنیم
از دل شفاف مان هم رد شود
مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف های قلبمان را بشنود
به گل گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من خوشگل تر است..."
به پروانه گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من زیبا تر است..."
به شمع گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من سوزان تر است..."
به عشق گفتم: "آخر تو چیستی؟" گفت: "نگاهی بیش نیستم
در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن
زلف خود از روسری بیرون مریز در مسیر چشم ها افسون مریز
یاد کن از آتش روز معاد جلوه ی گیسو مده در دست باد
خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش تر گویم عروسک نیستی
خواهرم،این لباس تنگ چیست؟ پوشش چسبان و رنگارنگ چیست؟
خواهرم،اینقدر تن نازی مکن با اصول شرع لج بازی مکن
خواهرم ای عاشق دین مبین یک نظر ازواج پیغمبر ببین
آینده جایی است که اتفاقها خواهند افتاد. میشنوم که گریه میکنی، آینده جایی است که تو ممکن است موفق، شاد، پولدار، زیبا، مشهور، مشغول به کار، و غرق در بهترینها شوی. اینها نقشه یا رویا یا چیزهای دیگر هستند، اما دوباره باید بگویم که زمان حال جایی است که تو واقعاً در آن هستی.
این لحظه، همان زمانی است که از ابتدای زندگی تا به حال منتظر آن بودی. این لحظه، همان زمانی است که بدون در نظر گرفتن هیچ چیزی باید قدر آن را بدانی. مشتاق بودن واقعاً شیرینترین چیزهاست. داشتن رویا مانند برلیان میدرخشد. قدر این لحظات را بدان و به هیچکس هم درباره آن حرفی نزن و اجازه نده که دیگران دربارهاش برایت اظهار عقیده کنند.
از زنده بودن خود لذت ببر و از اینکه قدرت و توانایی آرزو داشتن را داری، استفاده کن. نباید پا روی پا بیاندازی و نفسهای عمیق بکشی، خوب است که هراز گاهی به خودت سری بزنی و بیاندیشی. شاکر باشی که زنده هستی و به زندگیات نگاهی بیاندازی. نمیتوانیم همه شادیهای آینده را در آینده به دنبالش بگردیم.
یعنی که فکر کنی اگر پولدارتر بودم، جوانتر، سالمتر، عاشقتر، وابستگی کمتر، کار بهتر، فرزندان بهتر، ماشین بهتر، لاغرتر، بلندتر، موی بیشتر، دندانهای بهتر، لباسهای بهتر داشتم ... این لیست پایان ناپذیر است. اگر فقط این یا آن عوض میشد همه چیز کامل میشد. اینطور نیست؟ در جواب باید بگویم که متاسفانه اینطور نیست.
اینجوری جوابی نمیگیری. وقتی که این و آن هم عوض شوند، چیز دیگری پیش میآید. برای مثال، وقتی ناگهان خود را بهتر و بهتر ببینی، تازه آن موقع به دنبال مثلا پول بیشتر خواهی بود. آن موقع است که دوباره به دنبال چیزهای جدید دیگر برای خوشحال شدن خواهی بود.
لاغرتر، بهتر، پولدارتر و بزرگتر شدن را فراموش کنید. قدردان آنچه که دارید و هستید باشید. کلید خوشبختی در اینجاست. به اینکه فقط به آنچه که هستید راضی باشید، همیشه کافی نیست. اما اینها به جای خود با آنچه واقعاً هستید شاد باشید، زیرا که حقیقت محض همان است.
من واقعی همان من امروز است. من آینده هنوز به دنیا نیامده و ممکن است به دنیا هم نیاید . پس جوهر امروز من واقعی، قابل لمس و استوار است. رویاها عالی هستند، اما واقعیت هم فوقالعاده است.
اسلام به عنوان آیینى جاودانه و آسمانى که حاوى دستوراتى سعادتبخش براى بشر است، نهاد خانواده را به عنوان کانونى مقدس، پایدار، عاطفى و پاک، ترسیم کرده است تا میهمانى که به عنوان همسر، وارد عرصه زندگى مىشود ، با آرامش، عزت، محبت و شادمانى، یک مجموعه رو به گسترش را اداره کند. قرآن مجید به پدران و مادران مسلمان دستور مىدهد تا فرزندانشان را که هنوز از نعمت تأهل برخوردار نشدهاند ، به این امر مقدس تشویق کرده ، زمینههاى زندگى سالم و حیات طیبه را براى آنان فراهم سازند و اگر شرایط ازدواج براى کسى وجود نداشته باشد ، اسلام راهکار بسیار ارزشمندى را معرفى مىکند. راهکارى که هم اجرایى است و براى تحقق آن مانعى وجود ندارد و هم پشتوانه بزرگى براى ورود به عرصه حیات اجتماعى در آینده است و آرامش را براى اعضاى خانواده، مهیا مىسازد. این راهکار مهم، عفتورزى است. عفت ورزیدن براى یک انسان و مخصوصا برای جوان، ضرورت یک زندگى سالم، بانشاط و آرام است. ضرورتى که تنها در سایه دین به دست مىآید و در سایه خردمندى، رشد و کمال مىیابد. جوان امروز، نیازمند این آموزههاست و پشت کردن به آنها، موجب سستى پیوند خانوادگى، نفوذ و حضور دیگران در عرصه زندگى، اختلاف، عدم اعتماد به یکدیگر، بیمارىهاى روحى - روانى، وسواس، سوءظن و ... خواهد شد.
1. عفت دل
یکى از موارد بسیار مهمى که پیوند خانوادگى را پایدار مىسازد ، و قبل از ازدواج به جوان برای حفظ پاکدامنی اش کمک می کند ، رعایت عفت دل است. خانهاى که تار و پود آن از عشق و محبت ساخته نشود ، خانهاى پایدار در برابر طوفانهاى سهمگین و لرزشهاى فراوان نیست. خانهاى که در آن، افراد فراوانى حضور یابند و معشوق یا عاشق احساس نکند که آن خانه براى سکونت وى آماده است، ثبات نخواهد داشت.مرد شایسته، عرصه دل را در اختیار زن شایسته قرار مىدهد و جز او را به این حرم راه نمىدهد و فضاى اندیشه و دل را معطر به صفاى او مىکند؛ زن شایسته نیز چنین مىکند و اگر چنین شد، خداوند، از فضل خویش، آنان را بىنیاز خواهد کرد و این وعده خدا، حتمى است که فرمود: زنان پاک، براى مردان پاک هستند.1
2. عفت نگاه
قرآن مجید به دین باوران دستور مىدهد که چشمان خویش را بىپروا بر هر کس نگشایند. به چشمانت بیاموز که هر کس، ارزش دیدن ندارد؛ زیرا چشم انسان، عرصه واردات دل و فکر او را فراهم مىسازد.
نگاه به نامحرم که زمینه فساد را فراهم مىکند ، حرام شمرده شده است . جوان پاکدامن ، بر هر آنچه مىرسد ، بىپروا، چشم نمىگشاید و نگاه خویش را محدود مىسازد. اگر کسى عفتِ نگاه نداشته باشد ، چه بسا که به بىعفتى در عرصههاى دیگر دچار شود. این عفت، خاص مردان نیست بلکه زن هم باید عفت را رعایت کند.
3. عفت کلام
عفت نگاه، پرهیز از نگاههاى آلوده است که نتیجه این پرهیز ، پاکى دل و اندیشه ، از واردات ناشایست است ولى عفت کلام، پاک ساختن عرصه صادرات دل است. آنان که بىمحابا از هر چه بخواهند ، سخن مىگویند ، هر واژهاى را بر زبان مىآورند و در پردازش کلمات خویش، محاسبه دقیقى ندارند، نه ارزش خویش را حرمت مىنهند و نه ارزش مخاطب را.
بسیارى از جوانان ، نمىتوانند برخى از واژههاى ناشایست شنیده شده را بیان کنند و با نگفتن آن، شادمانترند که این، از سلامت روح و بهداشت روانشان حکایت دارد و در مقابل، کسانى یافت مىشوند که بسیار مشتاقند تا هر واژگانى را به کار گیرند و از هر موضوعى - حتى ناشایست - سخن گویند که این، نشان از عدم تربیت درست دارد.
4. عفت دامن
یکى از مؤلفههاى مهم عفت، عفت دامن است. پاکدامنى، از نوجوانى و جوانى سرچشمه مىگیرد و در دوران میانسالى و کهنسالى، ثمرهاش به بار مىنشیند. بدترین خیانتها، خیانت در این عرصه است و غریزه جنسى، اگر درست در اختیار قرار نگیرد ، انسان را به ورطههاى خطر مىکشاند. در قرآن آمده است: به زنا، نزدیک نشوید؛2 نه این که زنا نکنید یعنى حتى باید از لغزشگاههاى این خطر مهلک، پرهیز کرد.
5. عفت شکم
یکى از عوامل بدبختى انسانها، بىپروایى در خوراک است یعنى این که انسان هر چه بیابد ، بخورد و از هر راهى، کسب ثروت کند. غذاى حرام موجب شد که مسلماننمایان، در کربلا، در مقابل فرزند رسول خدا صلىاللَّهعلیهوآله صفآرایى و به کشتن او افتخار کنند. امام حسین علیهالسلام فرمود: اگر نبود طعامهاى حرامى که شکمهایتان پر از آن گشته است، چنین بىپروا، در قتل من تلاش نمىکردید.
عفت شکم نیز در عفت دل، تأثیر فراوانى دارد. طعام آلوده، جسم را مىآزارد و طعام ناپاک، روح را. غذاى حرام، روح را از پرواز باز مىدارد و حریم زندگى را بر خطرها مىگشاید؛ پس باید در غذایى که مىخوریم، دقت کنیم.
پرهیز از گشادهدستى در چشم دوختن، اجتناب از سخن ناروا گفتن یا شنیدن، دورى از اختلاط بىجا و بىمورد، خوددارى از خودنمایى و بدننمایى، مواظبت از جسم، روزهدارى براى تقویت اراده و کنترل نفس و تربیت جنسى صحیح، راهکارىهایى هستند که غفلت از آنها، در همه زمانها، انسان را به سقوط مىکشاند.
جامعه امروز، هم در سن ازدواج ، هم در نوع زندگى اجتماعى و تحصیلى، هم در بافت خانوادگى و هم در زمینه فراوانى زمینههاى گناه، با جامعه دیروز، متفاوت است. نوجوان دیروز، مىتوانست بدون شغل و تحصیلات عالى، ازدواج کند و در کنار خانواده خویش، روزگار بگذراند. دیروز، زمینههاى آلودگى صوتى و تصویرى و... آن قدر فراوان نبود؛ شرایط دورى از خانواده و اختلاط میان دو جنس، این قدر شایع و دسترسى به نامحرم، بدین صورت آسان نبود.
راهکار عفت براى جامعه امروز، دیروز و فردا، کارگشاست.
راهکار اصلى، پرهیز از شیطان و تلاش دائمى در بندگى خداست که این، صراط مستقیم سعادت و نجات است؛الا تعبدوا الشیطان و ان اعبدونى هذا صراط المستقیم3.
سایت تبیان
معمولا زمانی که رابطه همسران با هم به پایان رسید تـازه بـه دنـبــال چـراهـا می گـردیـم. آیـا علائــمـی وجــود دارد کــه
نشان دهنده از دست رفتن علاقه او نـسبــت بـه ما باشد؟ بله، گاهی اوقات آنچنان در خود رابطه و مشاجرات موجود در آن غرق می شوید که حتی متوجه چنین علائمی هــم نمی شوید. در این قسمت 8 زنگ هشدار را در روابط زناشویی مورد بررسی قرار می دهیم. شاید این مـوارد بـه دلـیـل رفـتـارهـای شما به وجود آمـده باشند. به هر حال دلیـل بـروز آنها هر چه که باشد، احتمالا وقت آن رسیده که نگـاه دقیقتری به رفتار و کلام خود بیندازیـد .
در طول روز با شما تماس نمی گیرد: البته این علامت لزوما نشان دهنده بی توجهی او به شما نیست، اما اگر او سابقا عادت داشته که در طی روز به شما تلفن کند، پس بدانید که یک جای کار اشتباه است.
دعوا کردن : آیا او به تازگی بیش از حد معمول از کوره به در می شود؟ آیا به خاطر مسائل جزئی و بی ارزش بحث و مشاجره راه می اندازد؟ علت بیقراری او را کشف کنید.
او مرموز می شود : او به شما نمی گوید که کجا بوده و یا با چه کسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده ای برای کار خود داشته باشد.
"من" جایگزین "ما" می شود : شما سابق بر این می نشستید و با هم در مورد آینده مشترکتان، تحصیل فرزندان، و اهدافتان صحبت می کردید: "ما این کار را می کنیم، ما آن کار را می کنیم". ولی حالا او به شما می گوید: "من می خواهم این کار را انجام دهم" دیگر شما جزئی از آینده او به حساب نمی آیید.
او بیشتر وقت خود را با دوستانش صرف می کند : آیا می خواهید با دوستانش بجنگید یا با توجهی که به شما ندارد؟ شما قبلا مهم ترین و با ارزش ترین دارایی او بودید، اما حالا دوستانش برایش مهمتر از شما هستند.
با هم اختلاط نمی کنید : شاید قبلا سالی یکبار می نشستید و در مورد هرچیزی از آب و هوا گرفته تا اینکه چه بلایی بر سر لایه ازن خواهد آمد بحث می کردید، اما دیگر هیچ خبری از آن بحث های طولانی مدت نیست.
اطرافیان نسبت به رابطه شما مشکوک می شوند : دوستان و اطرافیان متوجه وجود تنش و خلاء عاطفی در زندگی شما شده و سوال هایی از این قبیل را از شما می پرسند: "آیا همه چیز خوب پیش می رود؟" ، "باهم خوش هستید؟"
بیش از هر زمانی از شما انتقاد می کند : می گوید "این چه لباس زشتی است؟!" البته این در حالی است که همین چند هفته پیش خود او پیشنهاد خرید لباس را به شما داده بود.
توجه داشته باشید که این علائم تنها به عنوان هشدار محسوب می شوند و اگر بتوانید دوباره ارزش های از دست رفته را باز جویید، ارتباط شما کماکان پابرجا خواهد ماند. پیش از آنکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، باید بنشینید و با هم صحبت کنید تا بعدها از کرده خود پشیمان نشوید.
سریعا در صدد تلافی و جبران برنیایید ،بلکه سعی کنید با مهیا کردن زمینه هایی جهت تغییر محیط روانی فیمابین خود و همسرتان او را در مسیر سازگاری و پیدا کردن روش صحیح رویارویی با مسائل یاری کنید.
راهکارهایی جهت پیشگیری و حل مسئله
1- رفتارهای فوق همیشه دلیل و نشان دهنده وجود نارضایتی همسر از شما نیست و گاهی اوقات دلایلی همچون مشکلات کاری ، اختلاف نظر با همکاران و... می تواند عاملی برای تضعیف روحیه او باشد. بنابراین بهتر است پیش از هر چیز نسبت به قضیه خوش بین بوده و با تصوری مثبت با این مسئله روبرو شده و علت را جویا شوید.
2- سریعا در صدد تلافی و جبران برنیایید ،بلکه سعی کنید با مهیا کردن زمینه هایی جهت تغییر محیط روانی فیمابین خود و همسرتان او را در مسیر سازگاری و پیدا کردن روش صحیح رویارویی با مسائل یاری کنید.
3- در صورت پی بردن به علت چنین رفتارهایی در خود سعی کنید با هر روش موثر که آرامش را به او باز می گرداند، شرایط را تغییر دهید.
4- گذشت و محبت دو ابزار مستحکم و قوی برای تغییر نگرش در روابط به ویژه روابط زوجین است.
5- هر شیوه جدید رفتاری موید علتی است. به عنوان مثال اگر اخیرا او ترجیح می دهد که تفریح خود را با دوستان انجام دهد شاید اوقات مفرح با شما را کمتر تجربه نموده و یا در چنین زمانهایی تمام تلاش خود را برای سپری کردن ساعتی لذتبخش برای خانواده و برطرف کردن نیاز های روانی او نکرده اید. و یا اگر خیلی از مسائل را از شما پنهان می کند می توان دلیلی همچون کنکاش های مستمر و ریزبینانه و بیجای همسر را برای آن عنوان کرد . با باز نگری بر رفتار های گذشته می توانید بهتر، موارد را بهبود بخشید. البته مسائل دیگری مثل تحقیرها ، عدم احترام گذاری ، امر و نهی های بی مورد و ... نیز شاید وجود داشته باشد، که با مطالعه علمی نیازهای روانی زنان و مردان می توان از چنین وقایعی در زندگی مشترک پیشگیری نمود.
حضرت زهرا (س) : بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و با همسرانشان مهربان و بخشنده اند .
... و در آخر اینکه اگر به موقع انتظارات خود را صریحا برای همسر خود مطرح نموده و در تامین خواسته های او تلاش کنیم و به جای درونریزی احساسات منفی و انباشته شدن آن ، مشکلات را با مباحثه و مکالمه حل و فصل نماییم، روزی به خشم های درونی و انزجار تبدیل نخواهد شد.
پی نوشت: خیارکم ألینکم مناکبه و أکرمهم لنسائهم . دلائل الامامه طبری
فرآوری شده توسط فهیمه کهتری
منبع: خانواده
روابط سالم و صحیح زوجین زمانى میسّر مى شود که زوجین در امر مبادله اطلاعات و احساسات، مسائل خاصى را رعایت کنند. در این سری مقالات اصولی را مطرح می کنیم که امید واریم با به کار بستن آن رابطه تان مستحکم گردد.
1. درک متقابل یکدیگر
شک نیست که زن و شوهر از دو خانواده و در دو فرهنگ جداگانه پرورش یافته اند. طرز فکرها، سلیقه ها، طرز تلقّى ها و برداشت ها متفاوتند و ممکن است درباره هر مسئله اختلاف نظر وجود داشته باشد. در اختلاف نظر است که هریک مدعى اتخاذ شیوه اى مى شود و چون با همدیگر کنار نمى آیند ، مى گویند: همسرم مرا درک نمى کند. این خود موجب پیدایش انفجار در زندگى خانوادگى است. اما اگر دو نفر بکوشند که یکدیگر را بشناسند و از علایق و اندیشه هاى یکدیگر آگاهى پیدا کنند ، مطمئناً به موفقیت هایى دست مى یابند.
در راه درک یکدیگر و رسیدن به تفاهم، زوجین باید به این اطمینان برسند که محبوب یکدیگرند و در بینشان پیوندى حقیقى وجود دارد.
این نکته را نباید فراموش کنیم اگر انتظارات افراد از دیگران با مقدورات آن ها برابرى داشته باشد ، آنجا درک کردن وجود دارد. در چنین موقعى، تلاش و کوشش و امید حرکت به وجود خواهد آمد. ولى وقتى انتظارات از حدود مقدورات فرد خارج باشد ، درک کردن وجود ندارد و در نتیجه ، سردى و یأس و سکوت به وجود خواهد آمد. به جاى حرکت بیشتر، سکون و رکود جایگزین خواهد شد زیرا وقتى کسى را درک نکرده باشیم، طرف مقابل دچار رنج و ملال شده، از حرکت و پویایى باز خواهد ایستاد.
2. تکریم یکدیگر
در زندگى مشترک زوجین، شاید رعایت آداب به صورتى کامل امکان پذیر نباشد ، ولى وجود احترام متقابل براى آن ها اصلى اساسى است. درگیرى ها و اختلافات آشکار هنگامى پدید مى آیند که پرده حرمت فیمابین دریده شود و طرفین براى یکدیگر ارزش و احترامى قایل نباشند. مهم ترین شیوه براى جلوگیرى از بروز درگیرى ها در بین زن و شوهر تحکیم روابط و تکریم یکدیگر است. تکریم کردن زن به شوهر و بر عکس، طرفین را دل باخته و اسیر یکدیگر مى سازد. آن چنان که هرگز از زندگى با همدیگر احساس سیرى و خستگى نمى کنند و سعى دارند همیشه در کنار یکدیگر و دور از همه گونه فریب ها زندگى کنند. حرمت گذاردن به هم یک حُسن است و هر زن و مرد باید در جستجوى نقاط مثبت در زندگى همسر و تکریم او به خاطر آن نقطه مثبت باشد.
اگر نیاز طبیعى به تکریم شخصیت هر فرد در خانواده تأمین شد ، احساس آرامش مى نماید و به نفس خویش اعتماد پیدا مى کند. از توانایى هاى خود استفاده مى نماید و با دل گرمى و امید به موفقیت و کسب رضایت سایر اعضاى خانواده در مسیر زندگى قدم برمى دارد ، به خانواده همسر و دیگر مردم خوش بین مى شود و آنان را قدرشناس و قابل اعتماد مى داند و از همکارى با افرادى که قدر او را شناخته و شخصیتش را گرامى مى دارند، هراسى ندارد.
همسرى که مورد تکریم و احترام خانواده قرار گرفته است، به خانواده خود عشق می ورزد و در احترام متقابل همسر خود ، از هیچ کوششى دریغ نمى کند.
اگر این نیاز طبیعى در چارچوب روابط سالم همسر تأمین نشود، بلکه بر عکس، همسر مورد تحقیر قرار گیرد و به شخصیتش ضربه وارد شود ، خود را ضعیف و ناتوان و همسر خود را قدرناشناس به حساب مى آورد . چون از همسر و خانواده احترام ندیده است، نسبت به همسر خود بدبین مى شود. در این زمان است که سوءظن ها و بدبینى ها سراسر وجود او را مى گیرد و درصدد انتقام جویى برمى آید. از این رو، در احادیث معصومان(علیهم السلام) در مورد کسانى که مورد تحقیر قرار گرفته اند و عزّت نفس آن ها مورد خدشه واقع شده، روایات بسیارى وارد شده است.
منبع : برگرفته از مجله ی علمی- تخصصی معرفت
بـرخـی تـصورات غـلــط در بدو آشنایی و شکل گیری رابطه می تـواند منجر به شکست و ناکامی گردد از جـمـله آنـهـا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- شمـا تـصـور می کنـیـد تنها به صرف آنکه شریک خود را دوست دارید می توانیـد وی را به دلخواه خودتان تغییر دهید.
2- شما تصور می کنید خواسته و امیال شما همان خواسته و امیال شریک جدیدتان میباشد.
3- شما تصور می کـنـیـد عشـق و رابــــطه جاودانه است: مادامی که من عاشـق شریک زندگی خود باشم و انـرژی، پول و وقت خود را برای وی مصروف دارم، او نیز همیشـه درکنار من خواهد ماند.
4- شما تصور می کنید همواره شریک زندگیتان می باید در دسترس و فریاد رس شما باشد. حتی اگر شما در بدترین شرایط و سطح در زندگی باشید. چون فداکاریهای بسیاری در حق وی روا داشته اید.
5- شما تصور می کنید شریک زندگی شما مسئول شادی، خوشبختی و آرامش در زندگی شما میباشد.
تمام تصورات فوق اشتباه می باشد. اکنون به نکات زیر برای هر چه موفقیت آمیز گشتن رابطه جدیدتان به دقت توجه کنید:
1- شما قادر به تغییر دادن فرد دیگری نمی باشید. شما تنها قادرید خودتان را تغییر دهید که چگونه با تحولات پیرامون خود کنار بیایید. آیا شما می خواهید که شریک شما همان شخصیت و ماهیت اصیل خود را حفظ کند و یا آنکه کسی باشد که خود مایل به آن نیست؟
2- عشق و رابطه عبارت است از: برآورده ساختن دو جانبه نیازها. ممکن است در مواقعی شریک شما در شرایط روحی نامساعد قرار گیرد و تمایلی نداشته باشد که شما در کنار او باشید و به تنهایی نیاز داشته باشد. این واقعیت را بپذیرید. عشق تبادل انرژی میان دو انسان است.
3- بطور طبیعی ما همگی به سمت فردی گرایش می یابیم که از ارتعاشات انرژی بالاتری نسبت به ما برخوردار باشد. بنابراین کسی که غرغرو، بد خلق، دمدمی مزاج، پرخاشگر، کینه توز و خودخواه باشد طبعا ما را جذب خود نمی کند. بر عکس فردی که بشاش، سرحال، شاد، و برخوردار از اعتماد بنفس و خودباوری بالا و سالمی باشد ما را مجذوب خود خواهد ساخت.
4- شادی و خوشبختی یک حالت ذهنی می باشد که ما مختار به انتخاب آن می باشیم. تمام شادیها و رنجها و اندوهها توسط خود شما خلق می گردند و از خارج شما و یا توسط دیگران سرچشمه نمی گیرند. بنابراین شریک خود را مسئول خوشبخت ساختن خودتان ندانید. خلاصه شما نباید برای برآورده سازی نیازهای احساسی خود به شریک خود وابسته باشید. تنها این شما هستید که مسئول احساسات خود و خلق لحظات مثبت و شیرین در زندگی خود می باشید.
5- منتظر شریک زندگی ایده آل برای آغاز یک رابطه نباشید. و یا آنکه از شریک خود انتظار کامل بودن نداشته باشید. ممکن است روزی شریک شما دست به عملی زده و یا حرفی بزند که سبب رنجش، خشم و نا امیدی در شما گردد. اما بدانید که هیچکس کامل نیست حتی شما. بنابراین منصفانه جایز الخطا بودن انسانها را بپذیرید.
ما در اینجا تعدادی روش مفید را برای تقویت و بهبود روابط میان همسران پیشنهاد می کنیم . البته باید دانست که حتماً نباید همه آنهارا با هم و در یک زمان بکار برد. شما می توانید با توجه به ویژگیهای خود و همسرتان موارد مناسب را انتخاب کرده و در مواقع لزوم بکار برید:
1ـ تحسین کنید: رفتارهای مثبت همسرتان را تحسین کنید و او را به انجام هر چه بیشتر آن رفتارها ترغیب نمایید. به او بگویید که چقدر به وجودش افتخار می کنید و دوست دارید همواره در کنارش باشید.
2ـ سخنش را قطع نکنید: وقتی همسرتان در حال صحبت کردن با شماست، به هیچ وجه حرفش را قطع نکنید. صبر کنید تا کاملاً حرفش تمام شود و بعد نظر خود را بیان کنید.
3ـ او را اسیر نکنید: همسر خود را با انواع و اقسام خواسته ها و دستوراتتان برده و اسیر خود نسازید. وقتی کاری از او می خواهید خودتان هم در عوض کاری برایش انجام دهید. دقت کنید که این کار حتماً نباید مسئله مهمی باشد. شما هم می توانید با انجام کارهای کوچک و به ظاهر کم اهمیت و حرفهایی محبت آمیز او را شاد کنید و خستگی را از تنش بیرون آورید.
4ـ علاقه او را در نظر بگیرید: خیلی از مواقع ما با حرفها و حرکاتمان همسرمان را نسبت به خود عصبانی و ناراحت می کنیم. سعی کنید تا حد امکان از کارها و رفتارهایی که سبب دلزدگی و ناراحتی همسرتان می شود بپرهیزید. حتماً اگر به آن کارها علاقه دارید به خاطر همسر و زندگی مشترکتان آنها را کنار بگذارید.
5 ـ مباحثه کنید: برای ایجاد صمیمیت بیشتر سعی کنید با هم کتابی انتخاب کنید و آن را به نوبت بخوانید. سپس در مورد آن با هم بحث و گفتگو نمایید. اگر اهل کتاب نیستید، می توانید به جای آن با هم فیلمی را تماشا کنید و بعد درباره اش حرف بزنید.
6 ـ از محاسن یکدیگر بگویید: در مورد روزهای اول آشناییتان و ویژگیهایی که سبب شد نسبت به هم علاقه مند شوید گفتگو نمایید. ولی دقت کنید که اگر ویژگیهای خوب ظاهر خود را پس از گذشت سالها از دست داده اید بهتر است در مورد آنها حرفی نزنید. چرا که هدف ما صحبت در مورد ویژگیهای ظاهری و فیزیکی نمی باشد. به جای آن سعی کنید آزادانه و صادقانه در مورد ویژگیهای مثبت روحی و شخصیتی یکدیگر گفتگو نمایید.
7 ـ زمانی را با هم بگذرانید: زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان دو نفر اختصاص دهید. مثلاً یک بعدازظهر با هم به پارکی بروید که هیچ کس حتی فرزندانتان نتوانند مزاحمتان شوند و سعی کنید از این با هم بودن لذت ببرید.
8 ـ احترام بگذارید: هیچ وقت احترام گذاردن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. (احترام به افکار، عقاید و دیدگاههای همسرتان باعث می شود او نیز چنین احساساتی را نسبت به شما پیدا کند ).
9- انتقاد نکنید: البته راهنمایی و گوشزد کردن ایرادات طرف مقابل با انتقادات بی جا فرق می کند. انتقاد مستقیم اغلب سبب رنجیدگی خاطر طرف مقابل می شود، بهتر است نکات مورد نظرمان را در لفافه و به صورتی کاملاً غیر مستقیم به همسرمان بگوییم . چرا که شرط اول زندگی مشترک پذیرفتن بدون قید و شرط یکدیگر است.
10- نسبت به هم اعتماد داشته باشید: در غیر این صورت عشق و علاقه واقعی میانتان شکل نخواهد گرفت.
پس از گذشت چند سال در زندگی های زناشویی افراد دچار نوعی روزمرگیمی شوند. در چنین حالاتی فرد مثل یک قطار مسیری را دائم طی می کند و دیگر هیچ چیز این مسیر برایش تازگی و جذابیت ندارد. متأسفانه با بروز چنین احساساتی افراد اغلب حس می کنند که دیگر چیز تازه ای برای هم ندارند و به بن بست رسیده اند. ولی باید دانست که در این مواقع فقط زندگی زناشویی به نوعی به خواب رفته است و تنها کاری که باید بکنید این است که بیدارش کنید. هر صبح پس از برخواستن از خواب کمی فکر کنید و بیاندیشید که چه کاری می توانید بکنید تا همسرتان زندگی بهتری داشته باشد. سعی کنید در روز حداقل یک کار که سبب رضایت او می باشد انجام دهید. رفته رفته این کار به نوعی عادت تبدیل می شود و به این ترتیب همواره همسر شما جزء اولین مسائلی می شود که ذهنتان را به خود مشغول می سازد.
در زندگی صبر را پیشه خود سازید و کوچکترین بهانه ای را برای دعوا قرار ندهید.
متأسفانه امروزه کانونهای خانوادگی زیادی فقط و فقط به دلیل همین مسئله عادی شدن روابط و رسیدن به نوعی روزمرگی از هم پاشیده می شوند. زن و شوهر باید قدر زندگی زناشویی خود را بدانند. باید توجه کنید که زندگی قرار نیست همیشه بر وفق مراد شما باشد. روزهای خوب و بد همیشه وجود دارند و این حقیقت زندگی است. سعی کنید همراه با هم روزهای سخت زندگی را تحمل کنید و همچون روزهای شیرین، در سختیها نیز با هم باشید. به خاطر داشته باشید که شما ازدواج کرده اید که یک تن شوید و همه چیزتان با هم مشترک شود. نه اینکه تبدیل به رقبایی شوید که همواره در حال حسادت و نیش و کنایه زدن به یکدیگر می باشند. همانطور که از همسرتان توقع دارید بعضی از کارها را بکند یا نکند به او نیز اجازه دهید همین توقع را از شما داشته باشد. ولی توقعات بی جا از همسرتان نداشته باشید. زن و شوهر حتی می توانند در میان جمع بدون بیان کلمه ای با اشاره و طرز نگاه یکدیگر را تشویق و حمایت کنند و به این ترتیب به او بفهمانند که علیرغم تمام مشکلات و اختلافات او را دوست می دارند و درکش می کنند. همیشه و تحت هر شرایطی برای کمک به همسرتان آماده باشید. مگر قرار نیست شما بهترین دوست او باشید؟ پس توجه به او و نیازهایش و درک شرایط او را در اولویت کارهای خود قرار دهید.
فرا رسیدن اربعین حسینی را به همه
دوستان تسلیت عرض می کنم