خانمی طوطی خرید، اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند. او به صاحب مغازه گفت: این پرنده صحبت نمی کند. صاحب مغازه پرسید: آیا در قفسش آینه ای هست؟ طوطیها عاشق آینه هستند، آنها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند. آن خانم یک آینه خرید و رفت.
روز بعد باز هم آن خانم برگشت، طوطی هنوز صحبت نمی کرد. صاحب مغازه پرسید: نردبان چه؟ آیا در قفسش نردبانی هست؟ طوطیها عاشق نردبان هستند.
آن خانم یک نردبان هم خرید و رفت.
اما روز بعد باز هم خانم آمد. صاحب مغازه گفت: آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ نه! خوب مشکل همین است، به محض اینکه شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسین همه را برمی انگیزد. آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت.
وقتی آن خانم روز بعد وارد مغازه شد، چهره اش کاملا تغییر کرده بود. او گفت: طوطی مرد.
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید: واقعا متاسفم، آیا او یک کلمه هم حرف نزد؟
آن خانم پاسخ داد: چرا! درست قبل از مردنش با صدایی ضعیف از من پرسید که آیا در آن مغازه، غذایی برای طوطی ها نمی فروختند؟
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صدشکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
پیشاپیش عید سعید فطر را به همه هموطنان تبریک می گویم .
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بی شمار وارد شده است . مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کار هاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند ، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند ، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است .
اعمال شب و روز عید فطر
شب اول از جمله لیالى شریفه است و در فضلت و ثواب عبادت و احیاى آن حادیث بسیار وارد شده است و روایت شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست و از براى آن چند عملیست :
اول : غسل است در وقتی که غروب کرد آفتاب .
دوم : احیاء آن شب به نماز و دعاء و استغفار و سؤال از حق تعالى به بیتوته در مسجد .
سوم : آنکه بخواند در عقب نماز مغرب و عشا و نماز صبح و عقب نماز عید الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد الله على ما هدینا و له الشکر على ما اولینا .
چهارم : آنکه چون نماز مغرب و نافله آن را خواند دست ها را به سوى آسمان بلند کند و بگوید :
یا ذا المن و الطول یا ذا الجود یا مصطفى محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلى کل ذنب احصیته و هو عندک فى کتاب مبین
پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید : اتوب الى الله
پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که انشاء الله برآورده خواهد شد . و در روایت شیخ است که بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید :
یاذا الحول یا ذا الطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلى کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فى کتاب مبین
پس صد مرتبه بگوید : اتوب الى الله .
پنجم : زیارت کند امام حسین علیه السلام را که فضیلت بسیار دارد و زیارت مخصوصه این شب در باب زیارات بیاید انشاء الله .
ششم : ده مرتبه بگوید ذکر یا دائم الفضل را که در اعمال شب جمعه گذشت .
هفتم : بجا آورد ده رکعت نمازى که در شب آخر ماه رمضان گذشت .
هشتم : بجا آورد دو رکعت نماز در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در دوم یک مرتبه بخواند و بعد از سلام سر بسجده گذارد و صد مرتبه بگوید : اتوب الى الله
پس بگوید :
یا ذا المن و الجود یا ذا المن و الطول یا مصطفى محمد صلى الله علیه و اله صلى على محمد و اله و افعل بى کذا و کذا
و بجاى آن حاجات خود را بطلبد و روایت است که حضرت امیر المؤمنین علیه السلام این دو رکعت را باین یفیت بجا مى آورد پس سر از سجده بر مى داشت و می فرمود : بحق آن خداوندى که جانم بدست قدرت اوست هرکه این نماز را بکند هر حاجت از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر بعدد ریگ هاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد .
و در روایت دیگر بجاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده لکن نماز را بعد از نماز مغرب و نافله آن باید به جا آورد و شیخ و سید بعد از این نماز این دعاء را نقل کردهاند :
" یا الله یا الله یا الله یا رحمن یا رحیم یا الله یا ملک یا الله یا قدوس یا الله یا سلام یا الله یا مؤمن یا الله یا مهیمن یا الله یا عزیز یا الله یا جبار یا الله یا متکبر یا الله یا خالق یا الله یا بارئ یا الله یا مصور یا الله یا عالم یا الله یا عظیم یا الله یا علیم یا الله یا کریم یا الله یا حلیم یا الله یا حکیم یا الله یا سمیع یا الله یا بصیر یا الله یا قریب یا الله یا مجیب یا الله یا جواد یا الله یا ماجد یا الله یا ملى یا الله یا وفى یا الله یا مولى یا الله یا قاضى یا الله یا سریع یا الله یا شدید یا الله یا رؤف یا الله یا رقیب یا لله یا مجید یا الله یا حفیظ یا الله یا محیط یا الله یا سید السادات یا الله یا اول یا لله یا اخر یا الله یا ظاهر یا الله یا باطن یا الله یا فاخر یا الله یا قاهر یا الله رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا ودود یا الله یا نور یا الله یا رافع یا الله یا مانع یا الله یا دافع یا الله یا فاتح یا الله یا نفاح یا الله یا جلیل یا الله یا جمیل یا الله یا شهید یا الله یا شاهد یا الله یا مغیثیا الله یا حبیب با الله یا فاطر یا الله یا مطهر یا الله یا ملک یا الله یا مقتدر یا الله یا قابض یا الله یا باسط یا الله یا محیى یا الله یا ممیتیا الله یا باعثیا الله یا وارث یا الله یا معطى یا الله یا مفضل یا الله یا منعم یا الله یا حق یا الله یا مبین یا الله یا طیب یا الله یا محسن یا الله یا مجمل یا الله یا مبدئ یا الله یا معید یا الله یا بارئ یا الله با بدیع یا الله یا هادى یا الله یا کافى یا الله یا شافى یا الله یا على یا الله یا عظیم یا الله یا حنان یا الله یا منان یا الله یا ذا الطول یا الله یا متعالى یا الله یا عدل یا الله یا ذا المعارج یا مالله یا صادق یا الله یا صدوق یا الله یا دیان یا الله یا باقى یا الله یا واقى یا الله یا ذا الجلال یا الله یا ذا الاکرام یا الله یا محمود یا الله یا معبود یا الله یا صانع یا الله یا معین یا الله یا مکون یا الله یا فعال یا الله یا لطیف یا الله یا غفور یا الله یا شکور یا الله یا نور یا الله یا قدیر یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله یا رباه یا الله اسئلک ان تصلى على محمد و ال محمد و تمن على برضاک و تعفو عنى بحلمک و توسع على من رزقک الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانى عبدک لیس لى احد سواک و لا احد اسئله غیرک یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوه الا بالله العلى العظیم . "
پس به سجده مى روى و می گوئى :
" یا الله یا الله یا الله یا رب یا رب یا رب یا منزل البرکات بک تنزل کل حاجه اسئلک بکل اسم فى مخزون الغیب عندک و الاسماء المشهوراه عندک المکتوبه على سرادق عرشک ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تقبل منى شهر رمضان و تکتبنى من الوافدین الى بیتک الحرام و تصفح لى عن الذنوب العظام و تستخرج لى رب کنوزک یا رحمن . "
نهم : چهارده رکعت نماز بخواند در هر رکعتى حمد و آیه الکرسى و سه مرتبه قل هو الله احد تا براى او باشد بهر رکعتى ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که روزه گرفته و نماز خوانده در آن ماه .
دهم : شیخ در مصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بنشین در جاى نماز خود تا طلوع فجر .
روز اول روز عید است و اعمال آن چند چیز است :
اول : آنکه بخوانى بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شش بعد از نماز فریضه مى خواندى .
دوم : آنکه بخوانى بعد از نماز صبح دعائى را که سید روایت کرده
اللهم انى توجهت الیک بمحمد امامى
و شیخ این دعا را بعد از نماز عید ذکر فرموده .
سوم : بیرون کردن زکات فطره است از هر سرى صاعى پیش از نماز عید به تفصیلى که در کتب فقهیه است . و بدانکه زکات فطره واجب مؤکد است و شرط قبولى روزه ماه رمضان و سبب حفظ تا سال دیگر است و حق تعالى آنرا مقدم بر نماز ذکر فرموده در این آیه شریفه قد افلح من تزکى و ذکر اسم ربه فصلى .
چهارم : غسل است و بهتر آنست که اگر ممکن شود از نهر غسل کنى و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زمان به جا آوردن نماز عید چنانچه شیخ فرموده و در جزء روایتى است که غسل را در زیر سقفى بکن و چون خواستى غسل کنى بگو :
اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباع سنه نبیک محمد صلى الله علیه و اله
پس بسم الله بگو و غسل کن و چون از غسل فارغ شدى بگو :
اللهم اجعله کفاره لذنوبى و طهر دینى اللهم اذهب عنى الدنس .
پنجم : پوشیدن جامه نیکو و بکار بردن بوى خوش و رفتن به صحرا در غیر مکه براى نماز کردن در زیر آسمان .
ششم : پیش از نماز عید در اول روز افطار کنى و بهتر آنست که به خرما یا به شیرینى باشد و شیخ مفید فرموده : مستحب است تناول کردن مقدار کمى از تربت سید الشهداء علیه السلام که شفاء است از براى هر دردى .
هفتم : آنکه چون مهیا شدى از براى رفتن به نماز عید بیرون نروى مگر بعد از طلوع آفتاب و آنکه بخوانى دعا هائى را که سید در اقبال نقل کرده از جمله از ابو حمزه ثمالى روایت کرده از حضرت امام محمد باقر علیه السلام که فرمود :
بخوان در عید فطر و قربان و جمعه وقتی که مهیا شدى به جهت بیرون رفتن به نماز این دعا را :
" اللهم من تهیا فى هذا الیوم او تعبا او اعد و استعد لوفاده الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیک یا سیدى تهیئتى و تعبئتى و اعدادى و استعدادى رجاء رفدک و جوائزک و نوافلک و فواضلک و فضائلک و عطایاک و قد غدوت الى عید من اعیاد امه نبیک محمد صلوات الله علیه و على اله و لم افد الیک الیوم بعمل صالح اثق به قدمته و لا توجهتبمخلوق املته و لکن اتیتک خاضعا مقرا بذنوبى و اسائتى الى نفسى فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلى العظیم من ذنوبى فانه لا یغفر الذنوب العظام الا انتیا لا اله الا انتیا ارحم الراحمین . "
هشتم : خواندن نماز عید است و آن دو رکعت است در رکعت اول حمد و سوره اعلى بخواند و بعد از قرائت پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیرى این قنوت را بخواند :
" اللهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و اهل التقوى و المغفره اسئلک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و اله ذخرا و مزیدا ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و ال محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و ال محمد صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسئلک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک الصالحون "
پس تکبیر ششم بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع و سجود برخیزد به رکعت دوم و بعد از حمد سوره و الشمس بخواند پس چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیرى آن قنوت را بخواند و چون فارغ شد تکبیر پنجم گوید و به رکوع رود پس نماز را تمام کند و بعد از سلام تسبیح زهرا علیها السلام بفرستد و بعد از نماز عید دعا هاى بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعاى چهل و ششم صحیفه کامله باشد . و مستحب است که نماز عید در زیر آسمان و بر روى زمین بدون فرش و بوریا واقع شود و آنکه برگردد از مصلى از غیر آن راهی که رفته بود و دعا کند از براى برادران دینى خود به قبولى اعمال .
نهم : زیارت کند امام حسین علیه السلام را .
دهم : بخواند دعاى ندبه را که بعد از این بیاید انشاء الله تعالى . و سید بن طاوى فرموده : که چون از دعا فارغ شود بسجده رود و بگوید :
" اعوذ بک من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى و عطشانها لا یروى . "
پس بگذارد گونه راست را و بگوید : " الهى لا تقلب وجهى فى النار بعد سجودى و تعفیرى لک بغیر من منى علیک بل لک المن على . "
پس بگذارد گونه چپ را بگوید : " ارحم من اساء و اقترف و استکان و اعترف . "
پس برگردد بحالت سجده و بگوید : " ان کنت بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم . "
پس بگوید " العفو العفو " صد مرتبه . آنگاه سید فرموده : " و لا تقطع یومک هذا باللعب و الاهمال و انت لا تعلم ا مردود ام مقبول الاعمال فان رجوت القبول فقابل ذلک بالشکر الجمیل و ان خفت الرد فکن اسیر الحزن الطویل . "
نکاتى درباره عید فطر
امیر المؤمنین علیه السلام در خطبه عید فطر مى فرماید : ? الا و ان المضمار الیوم و السباق غدا الا و ان السبقه الجنه و الغایه النار ? .
دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن ، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزاى بازندگان است . در روایتى از فرزند گرامیش چنین آمده است :
مر الحسن علیه السلام فى یوم فطر بقوم یلعبون و یضحکون فوقف على رؤوسهم ، فقال : ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فیستبقون فیه بطاعته الى مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا ، فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و ایم الله لو کشف الغطاء لعلموا ان المحسن مشغول باحسانه و المسى ء مشغول باسائته. ثم مضى ? .
در این حدیث، امام حسن علیه السلام انجام اعمال عبادى در ماه مبارک رمضان را ، تشبیه به مسابقه بین افراد نموده اند و عید فطر را زمان اخذ جوایز برندگان آن مى دانند .
وجوب زکات فطره و شرایط آن
پس از پایان یافتن ماه مبارک رمضان ؛ یعنى در شب عید فطر ، افرادى که داراى شرایط باشند ، باید زکاتى بپردازند که مقدار و موارد مصرف آن خواهد آمد . این زکات به نام زکات فطره خوانده مى شود .
افرادى که در شب عید فطر داراى این شرایط باشند زکات فطره بر آنها واجب است :
1- بالغ باشد .
2- عاقل باشد .
3- بنده کسى نباشد .
4- فقیر نباشد .
فردى که داراى شرایط فوق باشد باید زکات خود و کسانى که در مغرب شب عید فطر نان خور او هستند را بپردازد ، کوچک باشند یا بزرگ ، مسلمان باشند یا کافر ، خرج آنان بر او واجب باشد یا نه ، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر ( یعنى حتى اگر فرزند او که نان خور اوست به مسافرت رفته باشد باید زکات او را بدهد ) و همچنین مهمانى که با رضایت او پیش از غروب شب عید فطر وارد خانه اش شده باشد ، باید زکات او را بدهد .
مقدار زکات فطره : هر نفرى یک صاع که تقریباً 3 کیلو است .
جنس زکات فطره : گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند اینها .
وقت وجوب زکات فطره : شب عید فطر .
وقت پرداخت زکات فطره : از شب عید تا ظهر روز عید فطر و بهتر آن است که در روز عید بدهد و اگر نماز عید مى خواند بنابر احتیاط واجب قبل از نماز عید بپردازد .
مصرف زکات فطره : همان مصرف زکات مال است ، گر چه احتیاط مستحب آن است که فقط به فقراى مؤمن و اطفان آنها و به مساکین بدهد .
احکام زکات فطره
1- کسى که مخارج سال خود و اهل و عیالش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و اهل و عیالش را تأمین کند فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست .
2- فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر ، بدون رضایت صاحبخانه وارد مى شود در صورتى که نان خور او حساب شود ، واجب است و همچنین است فطره کسى که انسان را مجبور کرده اند که خرجى او را بدهد .
3- فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مى شود ، بر صاحبخانه واجب نیست ، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند .
4- کسى که دیگرى باید فطره او را بدهد واجب نیست فطره خود را بدهد .
5- اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد بر خودش واجب نمى شود .
6- کسى که سید نیست نمى تواند به سید فطره بدهد ، حتى اگر سیدى نان خور او باشد نمى تواند فطره او را به سید دیگر بدهد .
روز عید فطری، امام حسن مجتبی (علیه السلام) مردی را سرگرم بازی و خنده دیدند، به اصحاب خویش روی کرده، فرمودند:
"خداوند ماه مبارک رمضان را میدانی ساخته تا بندگانش در آن به مسابقه عبادت و طاعت بپردازند. در این مسابقه گروهی پیشی گرفتند، برنده شدند و رستگار گشتند، و گروهی پس افتادند، باختند و جز خسارت حاصلی نبردند. پس شگفتا! شگفت از کسانی که در چنین روزی – که نیکوکاران و بلندهمتان پاداش و جایزه میگیرند و مقصران و سست همتان خسران میبینند – چنین به خنده و بازی سرگرم باشد."
یکی از اعمال روز عید فطر، نماز عید است. هر چند نماز نشان از بخشش و بزرگواری خداوند است، اما این نیز هست که هر نمازی افزون بر اینکه راه باریابی بسوی خداست، ویژگی دیگری نیز دارد. پاره ای از نمازها شیوه و زمینه ای برای دستیابی به کارسازیها و بخششها و هدیههای ویژه او نیز هستند و نمازگزار با بجا آوردن آنها، هم برآمدن نیازهای خویش را از او میخواهد و هم به بخششها و هدیههای ویژه او دست مییابد، و نماز عید از این نمازهاست.
در چنین روزی و چنین جایگاهی، به حکم اندیشه و ادب، بنده باید بسی بیش از آنکه از نومیدی و تهیدستی بیم داشته باشد، به بخشش و بخشایش خدا و فیض و فضل او امیدوار باشد و اگر چه خود روسیاه و بیآبرو باشد، روسپیدی و آبرومندی پاکان و امامان و پیامبران را شفیع قرار دهد که خداوند در این روز، بنده ای را که بدو رو کند بیبهره نمیگذارد.
پس با امیدواری و شرمساری چشم به کرم خدا دوزد و به نماز ایستد و آداب و آیین نماز را هر چه بیشتر پاس دارد.
« برگرفته از کتاب المراقبات، نوشته مرحوم حاج میرزا جواد ملکی تبریزی »
نگاهى به سازندگیهاى اخلاقى و عرفانى رمضان شاید هیچ فرصتى براى یک محاسبه همه جانبه و خانهتکانى اساسى و بازنگرى در خود و جامعه، مناسبتر از «ماه رمضان» نباشد. در شبها و روزهاى این ماه خدایى، هم مجالى براى بازپرورى روح و جان است، هم فرصتى براى رسیدگى به محرومان و مستمندان و همدردى با دردمندان، هم موقعیّتى براى تقرّب به خدا و تقویت روحیّه معنوى و از خود رها شدن و به خدا پیوستن. از رمضان چه انتظارى است؟! و از روزهداران چه انتظارى؟ یکى از تکالیفمان در این ماه، رسیدگى به «خود» است، گشودن حسابى براى «محاسبه نفس»، رسیدگى به نیک و بدها، خیر و شرّها، ثوابها و عصیانها و حسنات و سیّئات خویش. «توبه»، راهى است، گشوده پیش پاى خاکیانِ گناهآلود، تا جان خویش را به پاکى برسانند و افلاکى شوند و رضاى خداى توبهپذیر را فراهم آورند، پنجرهاى است باز شده به رویمان، جهت نگاه کردن به آستان مغفرتِ خداى غفّار. راستى ... از کجا مىتوان میزان «خلوص» و «بندگى» را شناخت؟ عبادتها و تهذیبهاى این ماه، وسیلهاى براى «خودشناسى» و «خداخواهى» است. شبهاى «قدر»، اوجِ این معرفت متعالى و فیض سرشار الهى است، تا چه کس بهره گیرد، و چه کس تهیدست از این ضیافتخانه باز گردد! بانوى بزرگوار اسلام، حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «یک روزهدار، از روزهاش چه بهرهاى مىبرد و به چه کارش مىآید، اگر زبان و گوش و چشم و اندامش را «نگهبان» نباشد؟» جلوه دیگر رمضان، در ارتباط با «مردم» است. کسى غمخوارى رنجدیدگان محروم را دارد که رنج و حرمان را بشناسد و گرسنگى و نیاز را لمس کرده باشد. در روایات، از جمله حکمتهاى روزه، این به شمار آمده که با چشیدن رنج گرسنگى و تشنگى، به یاد گرسنگان بیفتیم، تا ثروتمندان به مستمندان ترّحم کنند و مرّفهان برخوردار، به یاد محرومان نیازمند بیفتند. روزهدار، زکات بدنش را مىپردازد، درد گرسنگان را حس مىکند، با نیازمندان همدردى و همدلى دارد، اگر در طول سال، معناى «گرسنگى» را نمىداند، به برکت روزه، این مفهوم برایش عینیّت مىیابد و اگر توفیق یابد و شیطان بگذارد وحرص و آز امان دهد، به فقرا و بینوایان اطعام و افطارى مىدهد، غذاى گرم به خانوادههاى بىبضاعت، اما آبرومند مىفرستد و لبخند شادى بر چهره کودکان چشمانتظار تفقّد و دلجویى مىنشاند ... که اگر توفیق الهى نباشد، از این خدمت به همنوع، محروم مىماند. رمضان به خانهها «بهار» مىآورد ... بهار معنویت و صفا. سحرخیزى براى سحرى خوردن و مناجات و نیّت روزه و نماز صبح اول وقت، از برکات این ماه است. گرم شدن کانون مساجد و محافل دینى و اتصال قویتر «خانه ـ مسجد» و انس بیشتر کودکان و جوانان با خانه خدا و نماز جماعت، برکت دیگرى است. آهنگ قرآن و دعا، خانهها را نورانى مىکند. رابطه عاطفى میان اعضاى خانواده، بر محور «بندگى خدا» تقویت مىشود. «صله رحم»، افزایش مىیابد و دلها به هم نزدیکتر مىگردد. راستى که شبها «دعاى افتتاح»، سحرها «دعاى ابوحمزه»، در مساجد دعاهاى هر روزه ماه، در شبهاى قدر، مراسم احیاء و غلغله جمعیت در مساجد و حرمها و مصلاها، اینها همه موجى از رحمت و ابرى از کرامت را بر سر مؤمنان، سایهافکن مىسازد. چه دلهایى که از ریب و ریا پاک مىشود، چه دستهایى که به جیب فتوت مىرود، تا گرهى از کار دردمندى بگشاید و غمى از چهره خانوادهاى بزداید، چه حنجرههاى داودى، که به تلاوت وحى خدا مترنّم مىشوند، چه وارستگیها و توبهها و پاک شدنهایى که محصول سبز و ماندگار «موسم رمضان» است، چه اخلاقهایى که در سایه مواعظ گویندگان، به صلاح مىگراید. چرا رمضان را «آینه»اى نسازیم، براى تماشاى سیماى اخلاق و چهره باطن خویش؟ و کلاسى که درس آن «خودسازى» است، متن آن «دعا» و «نماز»، و قبولى آن «توبه» و توفیق ترک گناه و بهسازى اخلاق در خانه و مدرسه و اداره و بازار و محل کار! اگر چنین شد، مىتوان روز فطر را «عید» گرفت. «عید فطر»، نمره قبولى در دوره آموزشى «شهراللّه» است. عید فطر، عید توفیق در عبودیت و معرفت و تهذیب نفس و دور شدن از رذائل و نزدیک شدن به فضایل است. عید «ذکر خدا» و «یاد نیازمندان»، عید «کفّ نفس» و کنترل خواستهها و مهار تمنیّات، کیست که راضى شود میوهاى از باغ رمضان نچیده، گام از این بوستان بیرون نهد؟ وقتى سپاهى بر دشمن پیروز مىشود، شیپور پیروزى مىزنند. غلبه بر «خصم درون» نیز، شادى دارد. عید فطر، جشن عبودیّت است. خوشا آنان که اعمالشان مرضىّ نظر «مولا» مىشود و به تفرّجى در دامنههاى روحپرور ملکوتى که در این ماه، به زمینیان هدیه مىشود پرداخته، دامن دامن مغفرت و رحمت گرد مىآورند. رمضان نیز مىگذرد و با همه خجستگى و مبارکىاش به پایان مىرسد. گروهى به شبزندهدارى و تهجّد و «یارب یارب» شبها و سحرگاهان انس مىگیرند، عدهاى با دستهایى گشوده از نیاز و دلهایى لرزان از خوف و خشیت الهى، چشم امید به غفرانِ خداى غفار مىدوزند، جمعى هم در کاستن از لغزشها و سبک کردن بار گناهان مىپردازند، کسانى از این یک ماه، براى یازده ماه دیگر توشه سلوک و نیروى عمل صالح برمىگیرند.
عید فطر
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.
روایت:
امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده اند:
اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مىگیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه دار داده مىشود این است که فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید:
«هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.»
روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند.
فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن است. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار مىنامند و از این رو است که پس از اتمام روز و هنگامى که مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مىشود انسان افطار مىکند یعنى اجازه خوردن پس از امساک از خوردن به او داده مىشود. عید فطر داراى اعمال و عباداتى است که در روایات معصومین علیهم السلام به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز آمده است.
از سخنان معصومین علیهم السلام چنین مستفاد مىشود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.
و در قنوت نماز عید مىخوانیم:
«... اسئلک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون»
بارالها! به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمدصلی الله علیه وآله وسلم ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى از تو مىخواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى و از هر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شایسته ات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصت به تو پناه بردند.
گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است؟
گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است
گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی
گفتم نفس همین است،گفتا سخن همان است
گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است
گفتم از من بپذیر این نیم جان که دارم
گفتا نگاه دارش غمخانه ی تو جان است
امام صادق علیه السلام:
مومن پیوسته در خیر و رفاه و رحمت خداست، مادام که عجله نشان ندهد و نومیدانه دست از دعا نکشد.
راوی می گوید : عرض کردم: چگونه عجله نشان می دهد؟
حضرت فرمودند: می گوید: مدتهاست دعا می کنم و اجابتی نمی بینم.
بسم ا... الرحمن الرحیم
اللهم انی أسألک فیه ما یرضیک و أعوذ بک مما یؤذیک و أسألک التوفیق فیه لأن أطیعک و لا أعصیک یا جواد السائلین.خدایا من از تو می خواهم در آن، آن چه تو را خشنود کند و پناه می برم به تو از آن چه تو را بیازارد و از تو خواهم توفیق در آن برای این که فرمانت برم و نافرمانی تو نکنم ای بخشنده سائلان.
من دل های مشتاق را از خشنودی خود آفریدم
در اخبار داوود آمده است که خداوند عزوجل به او وحی فرمود:ای داوود! من دل های مشتاقان را از خشنودی خود آفریدم و آن ها را به نور ذات خود در ناز و نعمت قرار دادم... داوود عرض کرد: پروردگارا! به چه وسیله به این مقام نزد تو رسیدند؟ فرمود: به خوش گمانی و دور نگه داشتن خویش از دنیا و اهل آن و خلوت کردن و مناجات کردن با من و این مقامی است که بدان دست نیابد، مگر کسی که دنیا و اهل آن را به کنار نهد و هرگز از آن یاد نکند و دلش را برای من خالی گرداند و مرا بر همه آفریدگانم برگزیند.